آرمان دانش آموزی

موضوعات تخصصی علوم انسانی و اجتماعی

آرمان دانش آموزی

موضوعات تخصصی علوم انسانی و اجتماعی

دوم خرداد و عبرت روزگار

براندازان گفتند: ‫دوم خرداد فرصت‌ها را از ما گرفت

معصومه ابتکارمعصومه ابتکار

در سال ۱۳۷۶ و پس از ‫انتخابات ریاست جمهوری، ‫مرکز پِژوهش‌های مجلس ‫‫شورای اسلامی‌طرحی پژوهشی با مطالعات ‫‫میدانی را در مورد چرایی و چگونگی وقوع  ‫پدیده دوم خرداد آغاز کرد که من به دلیل ‫دعوت به عمل آمده از سوی آن مرکز برای ‫‫همکاری در انجام مطالعه، در جریان آن ‫ ‫قرار گرفتم. به زعم بسیاری از مسوولان ‫‫وقت، رخداد دوم خرداد واقعه‌ای غافل‌گیرانه ‫و خارج از حد انتظار بود. چرا که پیش‌بینی‌های آنان و بررسی‌های اجتماعی و سیاسی آن ‫دوران، هیچ‌کدام به وقوع چنین تغییر جهت و استقبال گسترده مردمی‌اشاره نداشت.

‫هدف از انجام مطالعه مرکز پژوهش‌های مجلس که بر محور میزان مشارکت سیاسی ‫مردم صورت می‌گرفت، شناسایی دقیق روندهای اجتماعی و سیاسی کشور و برنامه‌ریزی ‫و سیاست‌گذاری متناسب با یافته‌ها به نظر می‌رسید. در واقع، رخداد خرداد ۷۶ ثابت کرده ‫بود که در آن زمان سازوکاری برای نظرسنجی وجود نداشته یا نتوانسته عملکرد قابل قبولی ‫داشته باشد. شگفت‌زدگی مسوولان هم به دلیل ندیدن علائم این گرایش و نشنیدن صدای ‫مطالبات و خواسته‌های مردم بود. اگر نه، محققان اجتماعی و گروه‌های نظرسنجی مستقل ‫از مدت‌ها قبل این تغییرات را پیش‌بینی کرده بودند.

‫تمایل مردم مبنی بر تغییر در رویکرد سیاسی کشور و استقبال از اصلاحات در انتخابات ‫دوم خرداد فرصتی را پدید آورد که طی آن امکان بازخوانی، به‌روزرسانی و اصلاح بسیاری ‫از فرآیندهای سیاسی، ساختاری، اقتصادی و اجتماعی فراهم شد. در واقع، خواست مردم ‫برای تغییر و اصلاح امور قبل از اینکه به نارضایتی عمومی، ناامیدی و خشم جمعی منتهی ‫شود، در چارچوب فرآیند انتخابی آزاد به نتیجه رسید. از این رهگذر مردم احساس کردند در ‫جابه‌جایی قدرت سهیم هستند و رأی آنها مؤثر و بلکه تعیین‌کننده است.

‫انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ اگرچه بسیاری از نیروهای سنتی انقلاب را نگران کرد، ولی در ‫میان اقشار مختلفی از مردم به‌ویژه جوانان نشاط و امیدی دوباره آفرید. تا آنجا که معاندین ‫و کسانی که امید براندازی جمهوری اسلامی‌ایران را در سر می‌پروراندند، اظهار تأسف کرده ‫و گفتند دوم خرداد فرصت‌ها را از ما گرفت و سبب استحکام  پایه‌های مردمی‌جمهوری ‫اسلامی‌و ظهور نشاط و امید جدیدی در کشور شد. آنها همواره – و هنوز هم – اصلاحطلبان ‫و رهبرانشان را عامل طولانی شدن عمر جمهوری اسلامی‌قلمداد کرده‌اند؛ با این تعبیر که ‫دوم خرداد فرآیند نارضایتی انباشته و انرژی جمع‌شده را آزاد کرد و مردم تا مدت‌ها از این ‫واقعه خشنود بودند. این نحوه تفکر امروز هم از قدرت یافتن مجدد اصلاحطلبان هراس دارد ‫و آن را آشکارا ابراز می‌کند.

‫علاوه بر این، جریان اصلاحات به دلیل طرح انتقادات و فراهم کردن زمینه نقد توانست ‫امکان یارگیری ضدانقلاب را به حداقل رساند. همچنین با پذیرش انتقادات و اصلاح بسیاری ‫از رویه‌های اشتباه به سوی کارآمدی و حکمروایی مطلوب حرکت کند. انتخابات دوم خرداد ‫باعث ایجاد حس مشارکت قوی در مردم شد و به همین علت شاهد پیش‌قدم شدن اقشار ‫مختلف به‌ویژه متخصصین برای نقش‌آفرینی در عرصه‌های گوناگون بودیم؛ مانند ابراز ‫علاقه سرمایه‌داران برای تولید، مشورت دادن نخبگان و ابراز تمایل برای حضور در مدیریت ‫جامعه، استقبال جامعه مدنی برای بسط تشکل‌های مستقل، تلاش فعالان سیاسی در ایجاد ‫سیاست‌ورزی با نشاط، حضور جوانان با تنوع سلایق و آرا در همه عرصه‌های اجتماعی و ‫هنرمندان با احساس امنیت در خلق هنر خود. پدید آمدن چنین شرایطی به انسجام ‫ِ‫اجتماعی، امید به آینده، کاهش آسیب‌های اجتماعی، رونق اقتصادی و افزایش ضریب امنیت ‫در جامعه کمک فراوان کرد.

‫حضور یک روحانی از خاندان ‫سادات که در خرداد ۷۶ با رویکرد و ‫شعارهایی متمایز از گذشتگان بر مصدر ‫فصل ‫امور اجرایی کشور تکیه زد، از محورهای ‫قابل تأمل موضوع است. حجت االسلام ‫ِ‫سید محمد خاتمی‌آن روز در جامه  ‫ریاست‌جمهوری با ارائه نظراتش مبنی ‫بر سازگاری حداکثری دینداری با آزادی ‫و حفظ کرامت انسان، معادلات بسیاری را در هم ‫ریخت و با دعوت برای گسترش نظارت و پاسخگویی، روحیه کار و تلاش و سلامت اداری  را ‫ارتقاء بخشید. در نتیجه  قانون‌گرایی و تبعیت از مقررات از ویژگی‌های بارز این دوران بود. البته ‫حضور جناح‌های رقیب در مصادر دستگاه‌های نظارتی و نظارت جدی و بعضاً سخت‌گیرانه  ‫دستگاه‌هایی مانند قوه قضاییه، سازمان بازرسی و دیوان محاسبات نیز به کاهش تخلف و ‫فساد اداری کمک می‌کرد و البته چنین نظارتی سبب درگیری نمی‌شد؛ زیرا دوم خرداد ‫ّ ‫مولود تفکری بود که علاوه بر به رسمیت شناختن تنوع و تکثر سلایق به «زنده باد مخالف ‫من» هم پایبند بود.

‫دوران اصلاحات از سوی دیگر فرصت‌های فراوانی را با رویکرد تنش‌زدایی در عرصه ‫جهانی به وجود آورد؛ فرصتی برای بازشناختن ارزش‌های اصیل اسلام و آرمان‌هایی که ‫سال‌ها مورد هجمه تحریف‌کنندگان قرار گرفته بود. به دلیل آن دیپلماسی قوی، دنیای غرب ‫که همواره مایل بود اصول حکمرانی و مسایلی مانند حقوق بشر را از موضع نصیحت به ایران ‫گوشزد کند، حنایش از رنگ و رو افتاده بود.

‫به یاد دارم در بسیاری از ملاقات‌ها با همتایان و مسوولان  رده بالای سیاسی اروپایی، اگر ‫ّ‫چنان‌چه به‌ندرت به خود اجازه تذکر در خصوص حقوق بشر را می‌دادند، با این پاسخ روبه‌رو ‫می‌شدند که دولت و دستگاه‌های نظارتی، نهادهای مدنی و رسانه‌ها در ایران منتقد برخی ‫اشکالات در فرآیندهای قضایی هستند و نیازی به مداخله و فشار خارجی نیست. ‫

چنین شرایط و وضعیتی در فضای پس از دوم خرداد به وجود آمد؛ فضایی که امروز با ‫گذشت  زمان و شفاف شدن عملکردها، مقایسه شعارها و دستاوردهای دوره‌های مختلف ‫می‌توان واقع‌بینانه به ارزیابی آنها پرداخت. البته فرآیندهای حاصل از جریان اصلاحات ‫بی‌اشکال نبود. از جمله فقدان ساختارهای حزبی قوی که با برنامه‌ریزی راهبردی وارد عرصه ‫سیاست شوند یا ذوق‌زدگی بسیاری از نیروها که گاه سبب خروج از اعتدال شد یا عدم ‫مرزبندی نیروهای اصلاحات، برخوردهای باندی و جناحی و مشکلات ناشی از کم‌تجربگی. ‫اصلاح‌طلبی و دوم خردادی بودن حکم می‌کند قبل از هر چیز انتقاد را پذیرفته و ‫اصلاح‌پذیر باشیم و به عبارتی قبل از اینکه به دیگران بپردازیم، خویشتن را ارزیابی کنیم. ‫حتا اگر در دشوارترین شرایط و بیشترین محدودیت‌ها بسر ببریم؛ باز هم باید بدانیم که نقد ‫و اصلاح سبب قوت، نشاط و حرکت می‌شود. چنانچه جانب‌داری متعصبانه از هر جریان و ‫بی‌توجهی به اشتباه‌ها و نقاط ضعف، پذیرفتنی نیست و مغایرت اصولی و اخلاقی با روش ‫اصلاح‌طلبانه دارد.

‫خوشبختانه طی سال‌های اخیر از سویی مجال مناسبی برای آسیب‌شناسی جریان ‫دوم خرداد فراهم شد که حتا شامل بررسی ایرادها و گاه اتهام‌های غیرمنصفانه رقبا هم ‫می‌شود. از دیگر سو اما آنچه مهم است: اول پذیرفتن اشکال و ضرورت اصلاح و دوم برآیند ‫حرکت دوران موسوم به دوم خرداد است. دورانی که شاخص‌ها، نمایه‌ها و نتیجه اقدامات ‫در زمینه‌هایی مانند اشتغال، تورم، رشد اقتصادی، ضریب جینی، فرهنگ و هنر، سلامت و ‫ً ‫محیطزیست – که مالک حکمروایی مطلوب و توسعه کشورها محسوب می‌شود- کاملا ‫قابل احصاء است.

‫به عبارت دیگر، این روزها که حدود هفت سال از پایان کار دولت اصلاحات می‌گذرد، ‫محاسبه و مقایسه دوران اصلاحات و دوران بعدی امکان‌پذیر است. متأسفانه اینک شاهد ‫تذکرات متعدد از سوی نهادهای نظارتی و مجلس به دولت به دلیل تخلف‌های آشکار آن ‫از قوانین هستیم. همچنین، ابطال مصوبات دولت و موارد تحقیق و تفحص که اگرچه با ‫آمارهایی نه چندان قابل استناد ارائه می‌شود، با این حال نشانگر قانونگرایی دو دولت مولود ‫دوم خرداد است.

‫دوران اصلاحات از فرصت‌های بزرگ اثبات کارآمدی، رشد قانونگرایی و پیشرفت ‫نظام مردم‌سالاری دینی بود و در مجموع تجربه و عبرتی بزرگ برای مردم، مسوولان و ‫علاقه‌مندان به ایران و انقلاب اسلامی‌به حساب می‌آید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد